اشاره:
وجود برخی از تابوها و خط قرمزهای اخلاقی، به‌ویژه‌ برای قشر مذهبی، مانعی برای شناخت، بررسی و ارائه‌ی راه‌حل برای بسیاری از آسیب‎‎های اجتماعی می‎باشد. «سایبر سکس» یکی از آن پدیده‎های کما بیش نوظهوری است که باید در دستور کار مددکاران، فعالان اجتماعی و مخصوصاً دعوتگران دینی که به نوعی وظیفه‌ی اصلاح و تقویت بنیان‎های اخلاقی جامعه را به عهده دارند، قرار گیرد.
«عبدالرحمن سپهری» مشاور، روانشناس و از اساتید بنام دانشگاه در شهر مهاباد می‏باشد که سال‎ها پیش از وجود چنین آسیب نوظهور اجتماعی، به مددکاران اجتماعی و اقشار مختلف جامعه خبر داده ‎است. اکنون این استاد گرانقدر دوران بازنشستگی خود را طی می‏نماید، دانش‎آموزان دبیرستانی هیچگاه چهره‎ی بیادماندنی این استاد را که حداقل دوبار در طول سال برای آنان از زیبا و سالم زندگی کردن سخن می‏گفت، فراموش نخواهند کرد. ایشان دارای مدرک کارشناسی‎ارشد روانشناسی از دانشگاه شهید بهشتی می‏باشد و همچنین دانشجوی انصرافی به‌خاطر مشکلات مالی زمان خود در مقطع دکتری بوده ‎است. در این زمینه‌ با ایشان گفتگویی داشته‌ایم که‌ توجه‌ شما را بدان جلب می‌نمایم.

- استاد عزیز با تشکر از اینکه‌ ما را پذیرفتید به‌ عنوان سؤال اول بفرمایید که‌ «سایبر سکس» چیست؟
سایبر سکس(Cybersex) یک واژه‌ی ترکیبی انگلیسی متشکل از دو کلمه(Cyber) سایبر به معنای مجازی و سکس(Sex) به معنای مسائل جنسی و جنسیتی می‏باشد. اما معنای اصطلاحی آن «دریافت هرگونه اطلاعاتی که درونمایه‎ی مسائل جنسی داشته‏ باشد»، است.
در این بین افرادی که به اینترنت دسترسی دارند و وارد این جریان می‎شوند، تفاوتی با افرادی که به مواد مخدر اعتیاد دارند، ندارند.

- آیا ماهواره، موبایل و ... هم می‏توانند ابزارهای سایبر سکس باشند؟
من مخالف استفاده از تکنولوژی نیستم، اما می‏گویم باید درست از آنها استفاده شود. فردی که از موبایل، ماهواره، چت، کامپیوتر، اینترنت و ... به این عنوان و بهره‏وری جنسی استفاده کند، می‎گوییم دچار اعتیاد به سایبر سکس شده است.
البته علاقه به موارد مذکور به صرف اینکه وقت فعال و پویایی ذهنی را از انسان می‎گیرند فارغ از دیدن یا ندیدن محتوای سکسی را باید بیماری قرن 21 نامید. برای نمونه صرف دیدن فیلم سینمایی باعث پایین آمدن بهره‌ی هوشی(IQ) کودک می‏شود؛ زیرا برای آنان چرایی به وجود نمی‎آید و منتظر دریافت غذای ذهنی آماده می‏مانند.

- دلایل گرایش به سایبر سکس؟
می‏تواند سه عامل اصلی داشته ‏باشد:
1. دسترسی آسان،
2. مخفی ماندن: کسی نمی‏داند که شما اینکار را انجام می‎دهید، هیچ نشان بیرونی ندارد،
3. ذهنی و درونی بودن: مثلاً فردی که مواد مصرف می‎کند در بهترین شرایط بعد از چند ماه علایمی مانند زردی دندان و ... در او آشکار می‎شود، ولی چون این عمل درونی می‎باشد تأثیری در ظاهر نخواهد داشت.

- روش‎های وارد شدن (دچار شدن) به سایبر سکس؟
1. سرک کشیدن و بازدید کردن در نت از محتواهای جنسی.
2. چت کردن و استفاده از وب‏کم و هدست و برقراری ارتباط با افراد در سراسر دنیا.
3. راه سوم که شاید خطرناک‏تر هم باشد، دسترسی به تمام منابع اطلاعاتی در اینترنت می‏باشد که هر چیزی را که قابلیت تبدیل شدن به فرمت دیجیتال را دارند، می‏باشد.

- علایم اعتیاد به سایبر سکس را اگر بیان کنید؟
خصوصیت عمده‌ی این افراد مشابه معتادان به مواد مخدر می‏باشد، شاید بتوان گفت ساده‏ترین آنها موارد زیر باشد:
1. اختلال در خواب: شب‏ها بیدار هستند و روزها می‏خوابند.
2. اخلاق و رعایت مسائل اخلاقی کم‌کم برای این افراد معنا و مفهوم خود را از دست می‏دهد.
3. پرداخت هزینه‏های مالی برای اینترنت و ... و حتی شاید دچار بحران مالی هم بشوند.
4. افت روابط اجتماعی حتی با افراد خانواده.
5. اخلال جنسی در روابط زناشویی در افراد معتاد به سایبر سکس.
6. مخفی‌کار می‎شوند، نمی‏خواهند دیگران سر از کارشان در بیاورند.
7. اختلال در کارکردهای اجتماعی مانند شغل، تحصیل، خانواده و ... .
8. بی‏تفاوتی به مسائل شخصی مانند بهداشت فردی و جسمی و نیازهای اصلی خود.

- پیامدهای فردی و اجتماعی سایبر سکس چیست؟
چون این پدیده، یک امر درونی است و به صورت ذهنی این لذت و خوشی را تجربه می‏کنند، باعث می‏شود به مرور اخلاق و خودآگاه آدمی سقوط کند، یعنی از تمام اطلاعاتی را که دریافت کرده‎ایم که یک انسان باشیم عبور کرده و وارد لایه‎های زیرین درونی و ناخودآگاه انسان می‏شود و افراد می‏پندارند که توانایی انجام همین کارها را در دنیای واقعی هم دارا هستند. یا به عبارتی دچار توهم واقع‏گرایی می‏شوند. چون این عمل یک کار ذهنی است و ناخودآگاه انسان تفاوت بین امور واقعی و غیرواقعی را از هم تشخیص نمی‎دهد. و این افراد می‌توانند مانند خوره‌هایی باعث سقوط جامعه و اخلاق شوند و عامل بسیاری از معضلات، تجاوزات و بحران‏ها باشند.

- چه کسانی به سمت سایبر سکس کشیده می‎شوند؟
ما چه وارد شدن به این دنیا را بیماری حساب کنیم و چه جرم بپنداریم، می‎تواند عامل آن مخرج مشترکی باشد از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی. برای مثال از نظر زیستی فردی که سن ازدواجش فرا رسیده، اما فرصت ازدواج فراهم نیست، دنبال جایگزینی برای ارضای نیازهای خود می‎گردد. از نظر روانی فردی که احساس ترس و ناامنی می‎کند، سراغ دنیایی می‎رود که کمبودهای خود را آنجا برآورده کند. از نظر اجتماعی هم می‏توان گفت عواملی مانند گرانی، فشار سیاسی، روزنامه و ... باعث گرایش می‏شود.
اگرچه یکی از عوامل چشمگیرتر است، اما مجموعه‎ای از عوامل نقش بازی می‏کنند. اما چگونگی گرایش بدینگونه است که فردی که نیاز یا نیازهای جسمی، روانی و اجتماعی‌اش برآورده نشود، در درون خود احساس ناایمنی و ترس می‏کند که باعث تنش می‎شود، برای رفع این تنش اقدام به پرخاشگری یا یک عمل ناهنجار می‏کند، پس از انجام این عمل احساس گناه می‏کند، برای آرام کردن تنش حاصل از گناه، باز دوباره اقدام به عمل ناهنجار می‎کند، خلاصه وارد یک سیکل معیوب می‏شود.

- آیا تاکنون مراجعه‌کننده‏ای در این باره داشته‏اید؟
بله موارد قابل توجهی مراجعه کرده‏اند، اتفاقاً یکی از مواردی که اخیراً مراجعه کرده، یک پسر دبیرستانی، ممتاز در درس و تحصیلات بوده که پس از مدتی که با یک خانم چت می‎کند، به شهر این خانم می‌رود اما یکی که شاید خود دختره هم بوده ‎باشد، خود را از بستگان این خانم معرفی کرده و می‎گوید که این خانم هنگامی که می‎خواست پیش شما بیاید تصادف کرده ‎است، این آقاپسر هم یک ماه در این شهر غریب می‏ماند و در تمام بیمارستان‎ها و مراکز درمانی آن شهر و شهرهای اطراف سراغ دختره را می‏گیرد و مجبور می‎شود موبایل و رم و ... خود را بفروشد و در آخر سر هم با خانه تماس می‎گیرد که بیایید و به فریادم برسید. این آقا که یک نابغه بود و می‏توانست افتخاری باشد برای شهرمان متأسفانه آن سال نتوانست دیپلمش را هم بگیرد.
یا خانواده‎هایی مراجعه می‏کنند که آقایانشان تا دیرهنگام مشغول تماشای فیلم‏های اینگونه از ماهواره هستند یا از طریق اینترنت در حال برقراری چنین رابطه‏هایی می‎باشند.

- روش‏های پیشگیری و اصلاح کدام‏ها هستند؟
برای پیشگیری عملاً راهکاری نداریم، اما می‏توانیم از شیوه‏های پیشگیری که برای مصرف مواد مخدر استفاده می‏شود، بهره ‎بگیریم. یکی از این روش‏ها این است که ما اطلاعات درستی در مورد خطرات، پیامدها و ... به مردم بدهیم که به این روش «مصون سازی» می‏گویند، یعنی آگاهی سبب عقب کشیدن انسان‎ها می‏شود که متأسفانه این آگاهی به مردم داده نمی‏شود.
یکی دیگر از روش‏ها که در جامعه‎شناسی کاربرد دارد «روش تکمله» می‎باشد، مثلاً ما می‎گوییم کودکانمان را از کامپیوتر و اینترنت دور می‎کنیم باید جایگزینی برای آن داشته باشیم، جایگزین‎ها باید درست و سالم باشند.
اما روشی که به نظر من خیلی صحیح می‏باشد این است که کامپیوتر را در دید عمومی بگذاریم، معمولاً افراد علاوه بر رمزگذاری و غیره پشت کامپیوتر را روبه در می‏گذارند تا هنگام ورود افراد فرصت خارج شدن، داشته باشند.

علاوه بر موارد مذکور یکسری از تحقیقات انجام شده در مناطق و خانواده‎هایی که اعتیاد در آنجا کم‌رنگ است، موارد زیر را از عوامل پیشگیری اولیه‌ی اعتیاد عنوان می‎کند:
1. احترام به هنجارهای جامعه.
2. علاقه و دلبستگی به خانواده و اعضای خانواده.
3. ایمان و اعتقاد دینی و مذهبی.
4. خانواده‎هایی که در آنها علاقه به تحصیل بالا بوده است.
5. علاقه به ورزش و فعالیت‎های دسته‌جمعی.
در مورد ورزش باید کنترل و نظارت داشت. چرا که در برخی از باشگاه‎ها داروهای نیروزا ارائه می‎کنند، این داروها علاوه بر این که باعث بیماری و مشکلات جسمی و جنسی می‎شوند، باعث اعتیاد هم می‎شوند، پس باید برای ورزش درست و سالم زمینه‌سازی کنیم.

- بالاخره‌ برای رفع این معضل اجتماعی، چه باید کرد؟
علاوه بر مواردی که در شیوه‎های پیشگیری در برابر این اعتیاد نوظهور که بدون شک از اعتیاد به مواد مخدر خطرناک‏تر است، اشاره‌کردم، ما به عنوان انسان‏هایی که دچار این اعتیاد نشده‏ایم و ادعا می‏کنیم که آگاهی‎هایمان از دیگران بیشتر است، وظیفه‎ی دادن آگاهی و نشان دادن شیوه‌ی درست استفاده از ماهواره، اینترنت و ... به انسان‏ها می‏باشد.
همانگونه که گفتم ما باید به عنوان افرادی که چیزی بیشتر از دیگران می‏دانیم به سیکل معیوب نیازها و تنش‎ها پایان بدهیم و این قیچی کردن همان روش‏های پیشگیری است.
ما باید به مردم بگوییم که همه‌ی برنامه‌ها متناسب همه‏ی سنین نیست، متأسفانه از باورهای غلط مردم این است که می‎گویند اگر بد است چرا تولید و منتشر شده ‎است؟! ما باید با توجه به ظرفیت‎های روانی، شناختی و ... خود اجازه‏ی استفاده به خود و فرزندانمان بدهیم، در این صورت نه تنها کودکانمان معتاد نمی‏شوند، بلکه استفاده درستی هم از آن می‏کنند. اما متأسفانه چون قانونهای درست اخلاقی در سطح خانواده‏هایمان نداریم، ما به عنوان پدر، مادر، برادر یا خواهر بزرگتر مجاز هستیم خیلی کارها را انجام بدهیم، اما فرزندان کوچکتر این اجازه را ندارند، اگر چنین چیزی رخ بدهد کل فضای عاطفی خانواده بیمار می‏شود و باعث تربیت افراد بیمار می‏شود. و ما بخاطر اینکه فرزندانمان درست تربیت شوند، مجبوریم و شاید درستش هم همین باشد، ما باید از انجام بسیاری از کارها خودداری کنیم.